feel-guilty

احساس گناه عصبی

احساس گناه در ساختمان عصبیت نقش فوق العاده مهمی بازی می کند. در بعضی عصبیتها این احساس به صراحت و وفور ابراز می شود. در بعضی دیگر شکلهای گوناگون به خود می گیرد و به لباس مبدل ظاهر می گردد.

ولی در این صورت هم می توان از رفتار و کردار و عکس العملها و طرز تفکر و حالتهای شخص عصبی به وجود آنها پی برد. اول به طور خلاصه راجع به این موضوع بحث می کنیم و توضیح می دهیم که چه عوارض و علائمی حاکی از وجود احساس گناه است.

شخص عصبی میل دارد خود را مستوجب رنجهایی که می کشد تصور کند و بگوید شایسته بهتر از این نیستم. احساس گناه در شخص عصبی ممکن است مبهم و غیر مشخص باشد. یا نسبت به افکار و رفتار شرم آوری باشد که در نظر اجتماع ناپسند و جزو محرمات و گناهان بزرگ محسوب است. از قبیل استمناء، میل نزدیکی با محارم، یا آرزوی مرگ عزیزان. شخص عصبی مستعد است به محض کوچک ترین اتفاقی در دل خود احساس گناه ایجاد کند. و در این صورت اگر کسی از او وعده ملاقات بخواهد اولین چیزی که ممکن است به ذهنش برسد این است که آن شخص او را برای این می خواهد ببیند تا به مناسبت فلان اشتباه که مرتکب شده سرزنش کند.

اگر دوستانش مدتی به دیدنش نروند یا برایش نامه نفرستند پیش خود فکر می کند لابد آنها را رنجاده است. خلاصه می کوشد تا به هر طریقی شده مسئولیت هر تقصیری را به گردن بگیرد و گناهی برای خود بتراشد و کاهی را کوه کند. روانشناس خوب می تواند کمک کننده باشد.

حتی در مواردی که دیگران نسبت به او به نحو بارزی بد رفتاری می کنند او میل دارد خود را مقصر بداند و سرزنش کند. اگر بین منافع او و دیگران تضادی پیش آید یا بینشان بحثی در گیرد همینطور چشم بسته فرض می کند که حق با ئیگران است. تلاش های دائمی که شخص عصبی برای توجیه رفتار خود و برحق نشان دادن آنها می کند و اینکه مصرا می کوشد خود را در نظر دیگران و مخصوصا در نظر خودش تبرئه کند حاکی از وجود احساس گناه است. برای کنترل عصابانیت می توانید از مشاوره فردی استفاده کنید.

یکی دیگر از علائم وجود احساس گناه ترس دائمی شخص عصبی است از اینکه دیگران او را خوب بشناسند و بلوفش را کشف کنند یا رفتار او را نپسندند و تصویب و تصدیق نکنند. در مباحثاتش با روانکاو حالتش قالبا مانند تبه کاری است در مقابل قاضی. می کوشد تا به جای همکاری با روانکاو کار او را مشکل تر کند. هر نوع راهنمایی مفد روانکار را نوعی سرزنش می پندارد. اگر برایش تشریح کند که کناره گیری او از مردم به علت ترس از طرد شدن و مورد سرزنش قرار گرفتن است، تذکر روانکاو را سرزنش تلقی می کند. عطش اجباری شخص عصبی به کامل و بی نقص بودن نیز تا اندازه زیادی به علت این است که وحشت دارد مبادا رفتار و گفتارش مورد تصویب و تصدیق قرار نگیرد. یعنی چون تحمل انتقاد را ندارد و تذکر هر نقصی برایش غیر قابل تحمل و دردناک است می کوشد تا خود را کامل و بی نقص سازد تا مستمسک انتقاد و عیبجویی به دست دیگران ندهد.

برای کسی که احساس گناه را در دلش زیاد است اگر حادثه ناگوار یا تصادفی پیش آید به میل استقبال می کند زیرا آن حادثه ناگوار حال مسکن را دارد و احساس آرامش و راحتی به او می دهد حتی ممکن است مقداری از عوارض عصبی او را موقتا از بین ببرد. ملاحظه این امر و همچنین توجه به این حقیقت که شخص عصبی، گاهی بدون اینکه خودش متوجه باشد، ترتیباتی می دهد تا خود را گرفتار مصائب کند، حاکی از آن است که چنین شخصی به شدت احساس گناه می کند و برای فرار از عذاب آن احتیاج به تنبیح خود دارد.

به این ترتیب ملاحظه می شود که نه تنها در وجود شخص عصبی مقدار زیادی احساس گناه متراکم است، بلکه معلوم می گردد که لحساس گناه تاثیر فوق العاده ای در شخصیت و رفتار و به طور کلی در زندگیش دارد. ولی با وجود این همه دلایل آشکار مبنی بر وجود احساس گناه در شخص عصبی، این سوال پیش می آید که آیا احساس گناه شخص عصبی واقعی و حقیقی است؟ یا چون این احساس نوعی وظیفه دفاعی به عهده دارد در آدم عصبی به وجود می آید؟

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *