خودشناسی-3

مقالات خود شناسی | رویکرد اجتماعی

اریک اریكسون (Erick Erikson) رواشناس خوب در این زمینه می باشد که تاكید بیشتری بر “خود“ نسبت به نهاد داشت. از نظر اریكسون “خود“ بخش مستقلی از شخصیت است و وابسته به نهاد و یا تحت تسلط آن نیست. علاوه بر این “خود“ نه تنها به وسیله والدین بلكه به وسیله محیط اجتماعی و تاریخی فرد تحت تاثیر قرار میگیرد.

اریكسون معتقد است خود برای یك مدت طولانی پس از دوران كودكی نیز به رشد خود ادامه میدهد و در بخشی از آن خود را بطور آشكار و مهم جلوگر می نماید و نهایتا در مرحله وحدت هویت در برابر سر در گمی نقش خود را به صورت “ هویت خود “ E go Identity در دوره نوجوانی نشان میدهد. و در این زمان است كه سوال اساسی فرد در مورد هویت خود مطرح می شود كه باید حل شود.
این مرحله از خود كه یك زمان تفسیر و تحكیم است كه در آن هر احساسی كه داریم و هر چیزی كه درباره خود میدانیم به صورت یك كل تركیب می شود و شخص باید یك “ خود انگاره “ Self-Image با معنی را شكل دهد كه علاوه بر پیوستگی گذ شته یك جهت گیری نسبت به آینده را شامل شود (شولتز‌،‌ ترجمه كریمی ، ۱۳۷۸).
اریكسون به عنوان یک روانشناس خوب دوران نوجوانی را به عنوان وقفه ای بین كودكی و بزگسالی در نظر گرفت، یعنی “ نوعی خودیابی “ moratorium روانشناختی كه برای اختصاص دادن زمان و انرژی به آزمودن نقشها و تصاویر ذهنی، كاملا ضروری است. و سپس به “ بحران هویت خود “ اشاره میكند كه در اثر تضاد بین نقش ها و الگوهای هویتی بوجود می آید. در مرحله آخر اریكسون به “ یكپارچگی خود “ كه فرد یك احساس كمال و رضایت بر گذشته دارد كه خود را با آن پیروزیها و شكست ها سازگار میكند و آن گاه به یكپارچگی خود دست می یابد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *